این مقاله با رویکردی دینی و عرفانی به بررسی نقش «استقامت» و «اقتدا» در مسیر سلوک الهی میپردازد. آغاز راه بندگی، با هدایت و طاعت الهی است و دوام آن با توفیق و اقتدای درونی معنا میگیرد. در این مسیر، اقتدا تنها تبعیت ظاهری نیست، بلکه سلوکی درونی است که در آن، سالک به عدالت، عهد، محبت، ایمان، و ذکر دست مییابد. مقاله پیشرو، با تحلیل مفاهیم کلیدی مانند هدایت، طاعت، توفیق، عدالت و ایمان، نشان میدهد که استقامت در راه حق تنها با تأسی آگاهانه به میزانهای الهی ممکن است. هدف، روشن ساختن این حقیقت است که راه حق، نوری است که با دل روشن میشود و با اقتدای صادقانه در جان ماندگار میگردد.
سلوک به سوی حق، سفری درونی و مستمر است که انسان را از ظلمات جهل به نور معرفت و آرامش میرساند. این مسیر، تنها با اشتیاق آغاز میشود اما برای ادامهی آن، چهار رکن اساسی لازم است: هدایت الهی، طاعت آگاهانه، توفیق پروردگار و اقتدا به راهنمایان حق. در این میان، استقامت نقش محوری دارد و حلقهی اتصال همهی عناصر سلوک به شمار میرود. استقامت، به معنای پایداری در مسیر حق، حفظ ثبات در نوسانات زندگی و وفاداری به عهد بندگی است. مقاله حاضر با نگاهی عرفانی و اخلاقی، بدون ارجاع به منابع فلسفی، به تحلیل این مفاهیم پرداخته و نشان میدهد که چگونه سالک، با اتکال به خداوند و ثبات قدم، میتواند به مقصد حق نائل آید.
در این مقاله، مفهوم «الائتمام» بهعنوان یک مسیر سلوکی و عرفانی برای کمال نفس مورد بررسی قرار میگیرد. بر پایهی تعریفی که آن را «کسب النفس فی العدل» میداند، عناصر بنیادینی همچون عهد، معرفت، محبت، هدایت، ایمان، تقوا، تصدیق، تفضیل، ذکر، و حکم به حق بهعنوان مقاطع این مسیر معرفی شدهاند. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد چگونه ائتمام، پیوندی ژرف با ولایت، عدالت، و کمال انسانی دارد و ریشه در بینش توحیدی و عرفان شیعی دارد.
در عصر تحولات شتابان فناورانه، اجتماعی و فرهنگی، آموزش بیش از هر زمان دیگری در معرض بازنگریهای بنیادین قرار گرفته است. یادگیرندگان امروز، نیازمند مهارتهایی فراتر از دانش حافظهمحور هستند؛ مهارتهایی چون تفکر انتقادی، خلاقیت، توانمندی دیجیتال، خودآگاهی و مسئولیت اجتماعی.
در جهان پرتحول امروز، خلاقیت بهعنوان یکی از کلیدیترین مهارتهای قرن بیستویکم شناخته میشود؛ مهارتی که نهتنها در هنر و ادبیات، بلکه در علوم، فناوری، آموزش و زندگی روزمره نیز جایگاهی تعیینکننده دارد.
خلاقیت، بهعنوان یکی از کلیدیترین شایستگیهای قرن بیستویکم، در کانون توجه نظامهای آموزشی، پژوهشهای روانشناختی و سیاستگذاریهای تربیتی قرار گرفته است. در جهانی که پیچیدگی، تحول مداوم و نیاز به راهحلهای نوآورانه امری روزمره شدهاند، پرورش خلاقیت نهتنها یک مزیت رقابتی، بلکه ضرورتی انسانی، تربیتی و اجتماعی است.
پژوهشهای حوزه تیزهوشی در سالهای اخیر با گسترش چشمگیری در ابعاد گوناگون شناختی، آموزشی، اجتماعی، و روانشناختی همراه بودهاند. این مطالعات، با تمرکز بر تنوع تجارب دانشآموزان تیزهوش، نگاهی چندلایه به چالشها، ظرفیتها و نیازهای خاص این گروه از یادگیرندگان دارند.
هدف این گفتار، تحلیل نظاممند مجموعهای از پژوهشهای نوین در حوزه تیزهوشی است که از منظرهای گوناگون روانشناختی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به بررسی تیزهوشان پرداختهاند. برای دستیابی به تصویری جامع، مقالات در قالب هفت دسته اصلی شامل: «ابعاد روانشناختی و شناختی تیزهوشی»، «آموزش و پرورش تیزهوشان»، «خلاقیت، معنویت و ابعاد نوین»، «دیدگاهها و نگرشها نسبت به تیزهوشی»، «ارزیابی و سنجش»، «سیاستگذاری و تاریخ تیزهوشی» و «مطالعات روایی و بینشی» طبقهبندی و تحلیل شدهاند.
Turkey's intervention and aggression in Syria can directly or indirectly lead to unrest and turmoil within Turkey itself. This connection can be analyzed based on the Inclusive National Prosperity (I.N.P.) theory and its three pillars (security, individuality, progress).