فرهنگ سازمانی به عنوان مجموعه ارزشها، باورها و اصول هر سازمانی تعریف شده و بر اساس آن فرد شاغل با پذیرش آنها با مقتضیات سازمان انطباق یافته و در جایگاه کاری خود به تلاش برای ارتقای کارآیی، اثربخشی و بهرهوری محیط کار میپردازد. انواع فرهنگ سازمانی شامل نگهداری، کارمحوری، خشنودی و کمالگرایی هستند. پدیدهٔ "غیبت از کار" در سازمانها به دلیل عوامل گوناگون و مانعهای مختلف در فعالیت شغلی و پویایی حرفهای کارکنان وجود دارد و هزینههای سرسام آور و قابل ملاحظهای را برای سازمانها به همراه دارد. در برخی پژوهشها رابطهٔ غیبت از کار با عوامل ارادی و غیر ارادی بررسی شده است. با این حال، مشخص نیست که عوامل ارادی و غیر ارادی چه میزان تأثیر دارند.
تصمیمگیری، عملی است که شامل قضاوت، انتظار و ارزشیابی میشود و دو عنصر انتخاب و رفتار در آن وجود دارد. نظریات تصمیمگیری به دو دسته توصیفی و هنجاری تقسیم میشوند که هریک پایههای خود را برای تبیین فرایند تصمیمگیری دارند. فرهنگ به ترجیحات در زندگی و باورها توجه دارد و فرایندهای تفسیر از محیط پیرامون، آگاهی و جستوجو برای حل مسائل را فراهم میآورد. در نظریهٔ اسنادی، یک طرحواره شکل میگیرد که در مواجهه با تغییر مقاومت میکند و تغییرات متناسب با میزان اطلاعات جدیدی که قابلیت دسترسی میدهد، در آن صورت میگیرد. مؤلفه دیگر نظریهٔ اسنادی «ابتکار» است که مرکّب از قوانینی است که برای آزمون طرحواره خود استفاده میشود و سبب تسهیل داده پردازی میگردد.
این متن، به بررسی عوامل مشارکت نخبگان در سیاستگذاری فرهنگی میپردازد. در این بررسی، دو بخش اصلی یعنی مبانی پذیرش و راهبردهای مشارکت افزایی نیز به تفصیل بررسی شده است. با خواندن این متن میتوانید با اقدامات بنیادین جهت جلب مشارکت نخبگان در سیاستگذاری فرهنگی آشنا شوید.
مفهوم مشارکت فرهنگی به معنی شرکت داوطلبانه، ارادی و آگاهانه افراد، گروهها و سازمانهای تشکیل دهنده یک جامعه در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی آن جامعه است. این نوع فعالیت از سایر فعالیتهای روزمره متمایز است و به توسعه پایدار، متوازن و همهجانبه حیات فرهنگی جامعه کمک میکند.فرایند اجتماعی شدن نیز بازگو کننده تجربههایی است که انسان از طریق آن، آمادگی رفتاری در خصوص زندگی گروهی کسب میکند و الگوهای فرهنگی موجود در یک اجتماع همیشه توسط همه افراد به یک شکل و در یک میزان جذب نمیشود. با توجه به تفاوت ساخت و تکوین زیستی افراد، برخی از اجزا مهم تر و یا تعداد بیشتری از عناصر فرهنگ را میآموزند. به همین دلیل افراد در مقابل محرکی واحد به نحوی متفاوت از خود عکس العمل نشان میدهند و فرهنگ نیز در طول زمان تغییر میکند.در کل، مشارکت فرهنگی و اجتماعی شدن دو مفهوم مرتبط با یادگیری ارتباطات انسان با دیگران و جذب الگوهای فرهنگی جامعه هستند که در توسعه پایدار و حیات فرهنگی جامعه نقش مهمی ایفا میکنند.
در این مقاله، استعداد فرهنگی و تیزهوشی فرهنگی به عنوان یک حیطه بسیار مهم از انواع استعداد بشری، مورد بررسی قرار گرفته است. در گذشته، انواع مختلفی از تیزهوشی شناسایی شدهاند؛ اما مفهوم تیزهوشی فرهنگی به تازگی وارد ادبیات تحقیق شده است. این نوع تیزهوشی به دلیل اهمیت ذاتی فرهنگ در تمدّن بشری، در کشف و شناسایی یک حوزه مهم از استعداد بشری بسیار حائز اهمیت است. همچنین، استعداد فرهنگی برای جوامع چند فرهنگی مانند ایران، با توجه به نیازمندیهای شغلی، اقتصادی و اجتماعی، اهمیت بسیاری دارد.
فرهنگ به مجموعهای از ارزشها، نگرشها، گرایشها و الگوهای رفتاری مشترکی گفته میشود که در یک واحد اجتماعی با برخورداری از ریشههای تاریخی شکل میگیرد. فرهنگ از چهار چشمانداز پیدایشی، غایت نگری، ساختار نگری و فرایند نگری تبیین میشود. هر فرهنگ دارای واحد اجتماعی، یکپارچگی، ارزش، گرایش، الگوهای رفتاری، جامعه پذیری، اکتساب، ماندگاری، هویت و آثار خاصی است. در اینجا، حدود بیست نظریه مهم فرهنگی بر اساس مکاتب دستهبندی شدهاند.
روانشناسی فرهنگی بررسی تعامل انسان با فرهنگ است. موضوعاتی نظیر دین، ارزشها، اخلاق، آداب و رسوم، زبان و ادبیات، هنر و ... در این رشته مطالعه میشود. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که فرهنگها بر اساس دلایل منطقی و ارزشهای اجتماعی با هم متفاوتند و چشمپوشی از آنها مشکل است. تئوریهای روانشناختی بر اساس جمعیت افراد غربی، تحصیلکرده، صنعتی و ثروتمند ساخته شدهاند و برای فرهنگهای دیگر به طور نادرست بهکار میروند. هدف اصلی روانشناسی فرهنگی، داشتن تعداد زیاد و متنوعی فرهنگهای متشکل از نظریههای روانشناختی است که بر این اساس تصحیح آنها، برای پیشبینی و توضیح رفتارهای انسانی به کار میروند.
در نظام پرورش استعداد برتر، محتواها، مضامین و موادّ متمایز با تلاشهای خاصّ به ارتقا و پیشرفت فرد دارای استعداد برتر کمک میکند. کمالگرایی و استقلال جزء انتظارات دانشآموزان با استعداد برتر است، که به رشدشان کمک میکند. در جوانان تیزهوش، کمالگرایی انطباقی بیشتر است و در صورت داشتن الگوهای نقشی صحیح، سلامت روانی آنها تأثیرگذار است. جنبههای منفی کمالگرایی شامل اضطراب، توقعات غیر واقعبینانه و انتقادگرایی منفی است.
دو حیطهٔ کلّی برنامه ریزی آموزشی در حوزهٔ غنیسازی و تسریع تحصیلی است. برنامههای غنیسازی با جذب معلّمان خاصّی، تقویت روشهای یادگیری و مهارتهای تحقیقاتی، تأکید بر گسترش مهارت تفکّر دانشآموز و تقویت زمینهٔ انگیزشی وی، به خودی خود حدّاقل برای بخش قابل ملاحظهای از تیزهوشان نتایج درخشانی در پی دارد. همچنین، برنامههای تسریع با عرضهٔ محتویات پایههای بالاتر به دانشآموزانی که در پایههای تحصیلی پایین به سر میبرند، کمک میکنند. برای اثربخشی این برنامهها، لازم است به تفاوتهای فردی و تنوّع تیزهوشی توجّه شود. برنامهٔ اختصاصی مؤثّر با تأکید بر رشد و پرورش عاطفی و اجتماعی استعدادهای برتر، موجب دلگرمی و همراهی آن دانشآموز میشود. گسترش برنامههای موضوعی، پابهپای اقدامات عمومی، اجتنابناپذیر است.
همگنی انعطافی در فضای دانشآموزی به تفکیک نسبی وجود دارد. دو دستهٔ فضای همگن انقباضی تسریعی و همگن غنی ساخته وجود دارند. در کلاس جامع، موادّ درسی به صورت هماهنگ جمعبندی میشوند و دانشآموزان ضعیفتر به کلاسهای عادی منتقل میشوند. برای پرورش استعداد برتر تحصیلی از برنامهٔ تسریع بهرهبرداری میشود. تشخیص شناسایی تیزهوشی پیشرفتگی و یا تحصیلی در چهار شاخص بنیادی آغاز میشود.