بر پایه ساختار کروی استعداد نعامل پنج «توانایی بنیادین» یعنی سه نوع هوش «تحلیلی»، «تجربی» و «تحصیلی» و دو ورزیدگی «نوسودمندی» و «وظیفه مندی»با زمینه های بروز، استعداد فرد آدمی را رقم می زند لذا از حیث ظرفیت هفت استعداد اساسی و کلی وجود دارد.
بر پایه نظام تعاملی تیزهوشی سه قلمرو بزرگ تیزهوشی وجود دارد: آفرینندگی، پیشرفتگی و سازماندهی که در تعامل با زمینه ها، انواع تیزهوشی را رقم می زنند. حوزه های کلامی، اجتماعی، حرکتی، هنری، ریاضی، فرهنگی، علوم پایه و اقتصادی عمده ترین زمینه ها را تشکیل می دهند. مفهوم تعاملی بدین معناست که استواری یک نوع تیزهوشی متأثر از قلمروهای سه گانه، زمینه های بروز و ویژگیهایی روانشناختی فردی است.
«تیزهوشی پیشرفتگی» بر اساس نظام سه گانه تیزهوشی به معنای توانایی استثنایی در گیرایی تیز با سرعت بالا، پیگیری دقیق، درک و فهم بهینه در موادّ درسی و آموزشی، تحصیل پیشرفته، انجام كار با دستیابی به مهارت یا دانش، مهارت ذاتی خاصّ در یک زمینه، طرّاحی راه حلّ جدید یا ابتكار چیز نو که برای بهبود زندگی سودمند است.این نوع تیزهوشی مبتنی بر هوش تحصیلی برجسته است.
تیزهوشی سازماندهی به مثابه یکی از مهمترین انواع تیزهوشی، زمینه مفهوم پردازیها و اقدامهای بزرگ در سطح کلان را پی ریزی میکند این نوع تیزهوشی مبتنی بر ظرفیت برجسته در هوش تحلیلی است.
بسط نظری و پژوهشی «هیجان اندیشه» در گستره سلامت روان منجر به پی ریزی «انگاره تعادل روان» شده است. انگاره تعادل روان در تعامل نظریه هیجان اندیشه با «نظریه تعاملی انتظار» و «ماهیّت تعاملی شخصیت» با بررسی پژوهشی در نمونه ای مرکّب از 1400 مرد و زن 18 تا 44 ساله حاصل گردید. این انگاره مرکب از سه قلمرو گسترده «خشنودی روانی»، «پایداری» و «دادپویی» شامل هشت مؤلّفه و مجموعاً بیست عامل است. استنباط می شود که دسته بندی سلامت و بیماری می تواند بر پایه قلمروهای مزبور تعریف گردد.